درباره وبلاگ


(((با سلام خدمت همه دوستای گلم ))) (((به وبلاگ من خوش آمدید)))
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها
  • آشیانه دانلود
  • ردیاب خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی و تفریحی و آدرس daraghcity.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 41
بازدید هفته : 61
بازدید ماه : 132
بازدید کل : 100571
تعداد مطالب : 201
تعداد نظرات : 27
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


علمی و تفریحی آموزشی




زندگي باغ گلي است که از آن بايد چيد
عشق را... عاطفه را...
و به گلدان دل خويش نهاد
زندگي بودن نيست،
زندگي زيستن است
زندگي جنبش و جاري شدن است
از سر آغاز تا به جايي که خدا مي داند



سه شنبه 13 تير 1391برچسب:, :: 8:3 ::  نويسنده : یوسف خدابنده

خیلی ها می گویند با این رقم هایی که بازیکنان فوتبال طی چند سال اخیر گرفته اند آینده خود و چند نسل بعدشان را تامین کرده اند و اگر از همین امروز در خانه بنشینند و کاری نکنند دیگر نگران مسائل مالی نخواهند بود اما اگر با خود بازیکنان صحبت کنید، می گویند که این پول کفاف همه عمرشان را نمی دهد و نمی توان تنها به درآمد فوتبال دل خوش کرد.

فوتبالیست ها عموما از درآمد مناسبی برخوردار هستند. حداقل 450 بازیکن در لیگ برتر فوتبال ایران مشغول هستند که قراردادهای سالیانه بین 60 میلیون تا 5/1 میلیارد تومان را منعقد کرده اند. یک بازیکن 20 ساله تیم راه آهن تهران که امسال به پرسپولیس پیوسته 120 میلیون تومان قرارداد سالیانه بسته است.

این جدا از حقوق ماهیانه حدود یک میلیون تومان است. در همین تیم مبلغ قرارداد کریم انصاری فر 5/1 میلیون میلیارد تومان برآورد شده است. بازیکنان معمول تیم های شهرستانی مبالغی بین 200 میلیون تا یک میلیارد تومان (در مورد تیم های متمولی مثل سپاهان و تراکتورسازی) در سال دریافتی دارند. خوبی این شغل این است که جوانان مستعد بلافاصله از بهره وری خوبی به لحاظ مالی برخوردار می شوند که برای جوانان مشابه با مدرک دیپلم به یک آرزو شبیه است.

آنها حتی اگر با تیم های لیگ یک و دو شروع کنند می توانند به درآمد سالی 20 تا 25 میلیون تومان دلخوش باشند که با پیوستن به تیم های لیگ برتر این رقم به سادگی به 100 میلیون تومان در سال می رسد اما از آن سو مشکل دیگر محدود بودن سن بهره وری این بازیکنان است.

 

http://up04.persianfun.info/img/91/4/footbalistha/image_news_10840.jpg
 


فوتبالیست ها معمولا حداکثر تا 35 سالگی می توانند به عنوان بازیکن بدرخشند در حالی که مثلا یک بازیگر، پزشک، وکیل و یک مهندس بهره وری مالی اصلی شان تازه از این سن آغاز خواهد شد. این همان پاشنه آشیل این حرفه است.

 همان نکته ای که موجب شده فوتبالیست ها همیشه با تکیه بر درآمد هنگفت دوران فوتبالشان در پی یک کسب و کار دیگر هم هستند. شاید این یکی از دلایلی باشد که بازیکنان فوتبال ترجیح می دهند بخشی از درآمدشان را در حوزه های دیگر سرمایه گذاری کنند تا با سود آن، موجودی حساب بانکی شان به مراتب بیشتر از قبل شود.

از سال ها قبل فوتبالیست ها وارد دنیای بیزینس شده اند که شاید موفق ترین شان علی دایی باشد، مردی که درآمد خود از فوتبال را در تولیدی پوشاکش هزینه کرد و آنقدر در کارش خوب بوده که او را نماد یک بیزینس من موفق می دانند.

 دایی یک بار اعلام کرد در دوران دانشجویی دستفروشی می کرده و با کارگری به اینجا رسیده است ولی دوستان نزدیک دایی که سال هاست با او ارتباط نزدیکی دارند می گویند این businessman معروف هیچگاه دستفروشی نکرده چون وضع مالی خانواده اش بد نبوده است. به جز او خیلی از فوتبالیست های جدید و قدیم دیگر هم شانسشان را در بیرون زمین فوتبال امتحان کرده اند. گزارش زیر نگاهی است به فعالیت اقتصادی یا به عبارت بهتر شغل دوم فوتبالیست ها



امیر قلعه نویی

 

http://up04.persianfun.info/img/91/4/footbalistha/ImageThumb2.jpg
 


ژنرال استقلالی ها آنقدر درگیر مربیگری در لیگ برتر است که وقت سر خاراندن ندارد با این همه گفته می شود او بعد از تجربه رستوران داری در اکباتان درآمد قابل قبولش از مربیگری را در یک مبل فروشی در خیابان ولی عصر سرمایه گذاری کرد.

قلعه نویی جزو فوتبالی هایی است که ساخت و ساز را هم حوزه خوبی برای کارش می داند و دوستان او ناظر پروژه هایش هستند. خبر دیگری که در مورد بیزینس امیرخان آبی ها وجود دارد استخر و سونای ژنرال است.

 



علی کریمی

 
http://up04.persianfun.info/img/91/4/footbalistha/p_ali_karimi.jpg
 


علی کریمی شماره هشت تاریخی فوتبال ایران سال ها قبل پیش از آنکه ردای جادوگری بر تن کند در کرج مسافرکشی می کرد. او یک پیکان گوجه ای داشت. دورانی که به عنوان یک پدیده در فتح تهران بازی می کرد. او وقتی به پرسپولیس هم پیوست قبل و بعد از تمرین با ماشین خود کار می کرد تا خرج خود را دربیاورد.

 نقل است زمانی که او به دفتر یکی از روزنامه های ورزشی رفته بود، برای آنکه نشان دهد وضع مالی بسیار بدی دارد تمام دارایی اش را رو کرد که یک اسکناس هزار تومانی بود. اوضاع جادوگر البته از سال ها قبل تغییر کرده. او سال ها در دبی در تیم الاهلی بازی کرد و درآمدی میلیاردی کسب کرد.

سپس به بایرن مونیخ رفت و دو سال هم آنجا پول پارو کرد و بعد هم در قطر بازی کرد. این بنیه قوی مالی دست او را برای انواع بیزینس باز گذاشته است. تجارت اصلی او ساخت و ساز است که اگر خودش وقت سر زدن به پروژه هایش را پیدا نکند قطعا فرشید کریمی هوای برادرش را خواهد داشت.

در مقطعی این شایعه به وجود آمده بود که کریمی قصد دارد قید فوتبال بازی کردن را بزند و به تجارتش بپردازد. شایعه ای که هیچ وقت تبدیل به واقعیت نشد. کریمی زمانی با حامد کاویانپور در ساخت و ساز شراکت می کرد اما اتفاقاتی که در این قضیه افتاد راه دو دوست قدیمی را از هم جدا کرد.

کریمی جدا از ساخت و ساز در کار لوازم ورزشی هم دستی بر آتش دارد و از سال ها قبل به همراه خداداد عزیزی یکی از سهامداران پوشاک ورزشی مجید – که متعلق به دکتر مجید ساعدی فر پزشک سابق تیم ملی است – محسوب می شود. این موضوع یکی از دلایلی است که کریمی در بعضی اوقات به کیفیت لباس های تیم ملی گیر می دهد!

 



کریم باقری

 
http://up04.persianfun.info/img/91/4/footbalistha/58894_601.jpg
 


کریم باقری هم جدا از ساخت و ساز، بخش دیگری از درآمدش را صرف خرید کامیون و تریلی کرده تا در حوزه ترانزیت هم حرف هایی برای گفتن داشته باشد. از چندی قبل هم آقا کریم وارد دنیای رستوران داری شده و گفته می شود یکی از رستوران های جدیدالتاسیس روبروی پارک ملت که نام معروفی دارد متعلق به کاپیتان سابق پرسپولیس است که نزدیکانش آنجا را اداره می کنند.

 



مجتبی جباری

 
http://up04.persianfun.info/img/91/4/footbalistha/ShowImage.aspx.jpg
 


هافبک کلیدی، جنجالی و اکثرا مصدوم استقلالی ها از سال ها قبل به لطف علی انصاری صاحب مغازه ای در بازار موبایل ایران شده. هنوز معلوم نیست که این مغازه کادوی استقلالی ها به او بوده یا اینکه خود مجتبی به واسطه هوش بالایش تصمیم به سرمایه گذاری در خرید و فروش گوشی کرده.

 



مهدی مهدوی کیا

 

 


مهدوی کیا اما یکی از بازیکنانی است که در آلمان هم منزل مسکونی دارد و کلا به داشتن ملک علاقه زیادی نشان داده است. گفته می شود او در تهران هم چندین باب منزل دارد و پول هایش را هم در کار واردات و صادرات تزریق کرده است.

مهدی پیش از تبدیل شدن به یک فوتبالیست معروف در مزرعه پدرش در روستای چشمه اراک کار می کرد. دوستان نزدیک کیا می گویند او حتی زمانی که در آلمان بازی می کرد، در زمان تعطیلات به مزرعه پدرش سر می زد تا در امورات به او کمک کند.

 



مهرداد میناوند

 

 


بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی از سال ها قبل در پاساژ میلاد نور مغازه عطرفروشی به نام خودش دارد. به جز او پژمان جمشیدی، هافبک سابق تیم های پرسپولیس و پاس هم بخشی از وقتش را در گالری عطر و ادکلن فروشی اش که در کرج واقع است، می گذراند.

 



غلام پیروانی

 
http://up04.persianfun.info/img/91/4/footbalistha/1272359537.jpg
 


شاغلام برخلاف چهره و خلق و خوی سنتی اش، یکی از پولدارترین ورزشی های ایرانی به شمار می رود. ارث به جا مانده از خانواده پدری برای برادران پیروانی خوش یمن بود و در این بین فقط شاغلام بود که علاوه بر حضوری فعال در کار خرید و فروش زمین، شغل پدر را ادامه داد و گاوداری مدرنی که یادگار پدرش بود را حفظ کرد و سرپا نگه داشت. البته به دلیل مشغله شدید کاری، مدیریت این گاوداری را به عهده یکی از نزدیکانش گذاشته و خود فقط گاهگداری به آنجا سر می زند تا خیالش از بابت تنها یادگار پدرش، راحت باشد.

 



علیرضا منصوریان

 

 


جدا از رستورانی که در خیابان گلبرگ دارد زمانی علاوه بر حضور فعال در بازار بورس، یک مغازه بزرگ موبایل و لوازم کامپیوتری داشت که بازیکنان استقبال جزو مشتریان پر و پا قرص مغازه اش بودند و عده زیادی از هواداران استقلال هم فقط به عشق خود علی منصور، خریدهای شان را از مغازه او انجام می دادند.

 



جواد نکونام

 

 


هافبک ایرانی اوساسونای اسپانیا هم یکی از بازیکنانی است که پول هایش را در کارهای تجاری هزینه کرده است تا پس از دوران فوتبالش بتواند با خیالی آسوده روزگار را سپری کند. جواد نکونام به اتفاق چند تن از دوستانش یک شرکت تولید پوشاک و لوازم ورزشی تاسیس کرده بود اما تنها به آن اکتفا نکرده و طبق شنیده ها در شمال کشور یکی از کسانی است که مشغول شهرک سازی است.

 



شیث رضایی

 

 


کاپیتان سابق پرسپولیس که سال وحشتناکی را پشت سر گذاشت به غیر از فوتبال در تجارت هم فعال است و خانه های پیش فروش را خریداری کرده و به مردم می فروشد. گفته می شود شیث قبل از ورود به فوتبال در یکی از شهرک های ساری کشاورزی می کرده.

 



مازیار زارع

 

 


هافبک شمالی سابق پرسپولیس هم دستی در زمین و املاک دارد. او در انزلی که زادگاهش به حساب می آید، زمین خرید و فروش می کند.

 



فرهاد مجیدی

 

 


کاپیتان سابق استقلال سرمایه گذاری های زیادی انجام داده که می توان به طور نمونه به مشارکت در شهرک سازی در دبی و همچنین در شمال کشور اشاره کرد.

 



یحیی گل محمدی

 
http://up04.persianfun.info/img/91/4/footbalistha/1-5-1389_IMAGE634155659418125000.jpg
 


رستوران داری و کافی شاپ یکی از محبوب ترین شغل های جنبی فوتبالیست هاست و خیلی از آنها حضور فعالی در این حوزه دارند. یحیی گل محمدی قهوه خانه سنتی دارد – گفته می شود آرایشگاهی به نام هنر پرشیا هم متعلق به سرمربی صبا است – رستوران افشین پیروانی در فرحزاد را تقریبا همه فوتبالیست ها می شناسند. هادی شکوری هم تا دو ماه قبل در اکباتان کافی شاپ داشت که گویا آن را فروخته. گفته می شود نیما نکیسا هم در خیابان قائم مقام فراهانی رستوران دارد.

 



حسین کعبی

 
http://up04.persianfun.info/img/91/4/footbalistha/Safe6343076864711.jpg
 


بازیکن راه آهن را باید یکی از ملاک های جوان و خوش آتیه در بین فوتبالیست ها به حساب آورد. او معمولا با پول هایی که به دست آورده و می آورد، منزل مسکونی تهیه می کند و آنها را به مردم اجاره می دهد و از این راه به غیر از فوتبال، کسب درآمد می کند.



دو شنبه 12 تير 1391برچسب:, :: 7:58 ::  نويسنده : یوسف خدابنده

به شش سوال زیر به دقت فکر کنید و جوابهای خود را روی یک صفحه کاغذ بنویسید. آنچه را که به طور طبیعی به ذهنتان می رسد یادداشت کنید. زمان لازم برای آن که خودتان را واقعاً در موقعیتهای گفته شده احساس کنید، در نظر بگیرید.

 

۱- خود را در یک کشتی تصوّر کنید که در حال غرق شدن است. شما خود را به آب می‌اندازید و با شناکردن خود را به یک قایق نجات می‌رسانید و از آن بالا می‌روید. چند نفر دیگر را در آن قایق نجات همراه خود می‌بینید؟
 

.

.

.

.

جواب ها نزد خود یادداشت کنید لطفا

.

.

.

.

 


 

۲- خود را به ساحل می‌رسانید و بیابان وسیعی را در مقابل خود می‌بینید. چند وسیله شخصی و مقداری خوراکی بر می‌دارید و در جستجوی نجات، راه بیابان را در پیش می‌گیرید. چند جفت کفش برمی‌دارید؟
 

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

۳- پس از یک راه‌پیمایی طولانی و سخت، از یک تپه شنی بالا می‌روید و با خوشحالی شهری را در دوردست می‌بینید. همچنین متوجه می‌شوید که در فاصله‌ای نه چندان دور در سمت راست شما واحه‌ای وجود دارد. آیا ابتدا به آنجا می‌روید و برای مدتی کوتاه، یا هر چقدر که می‌خواهید استراحت می‌کنید و یا آن که آن را نادیده گرفته به راهتان به سوی شهر ادامه می‌دهید؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

۴- پس از ورود به شهر، قصری توجه شما را به خود جلب می‌کند و تصمیم می‌گیرید که وارد آن شوید. پس از عبور از دروازه‌ها، خود را در یک راهروی طولانی می‌یابید که به اتاق پادشاه منتهی می‌شود. وارد اتاق می‌شوید و شاه و ملکه را می‌بینید که در کنار هم به تخت نشسته‌اند. شاه و ملکه چه شکلی هستند؟ و چه ویژگیها و خصوصیاتی را برایتان مجسم می‌کنند؟

.

.

.

.

.

.

.

.

 

۵- از آن اتاق خارج می‌شوید و از یک پلکان مارپیچی پایین می‌روید. تاریک و سایه‌دار است، با مشعل‌هایی بر روی دیوار که به طور نوبتی روشن و خاموش می‌شوند. همین طور که پائین می‌روید، ناگهان یک زن (اگر شما مرد هستید) و یا یک شوالیه (اگر شما زن هستید) از کنارتان عبور می‌کند. شما فقط برای یک لحظه صورتش را می‌بینید و این تصویر، یک نفر که می‌شناسید را به یادتان می‌آورد. او چه کسی است؟

.

.

.

.

.

.

.

.

 

۶- پلّه‌ها شما را به اتاق پذیرایی می‌رساند و شما میز بسیار بزرگی با یک گیلاس پایه‌دار در وسط آن می‌بینید. به گیلاس نگاه کنید. چقدر آن پر از مایعات است؟

.

.

.

.

.

.

 

جواب های خود را مرور کنید و برای دیدن نتیجه آزمایش به پایین صفحه مراجعه نمائید  

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

فقط بعد از اینکه جواب دادید لطفا

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

1-  تعداد دوستان واقعی که دارید.

۲-  تعداد عشقهای واقعی که قبل از ازدواج خواهید داشت .

۳-  اصول اخلاقی شما در کار.

۴-  آنچه تصوّر کرده‌اید آن چیزی است که به نظر شما یک زوج ایده‌آل باید آن گونه باشند.

۵-  این همان شخصی است که تا پایان عمر، ذهنتان درگیر اوست .

۶-  میزان پر بودن گیلاس، نشانگر این است که شما در یک رابطه دوستی چقدر از خودتان مایه می‌گذارید.



سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, :: 10:37 ::  نويسنده : یوسف خدابنده


 

برای پیشگیری از سرطان با این عادت‌های غذایی خداحافظی کنید
بر اساس جدیدترین مطالعه‌ها، عوامل تغذیه‌ای در بروز نیمی از سرطان‌ها اثر دارد و سالم غذا خوردن به طور چشمگیری ابتلا به آن‌ها را کاهش می‌دهد…

البته نگهداری وزن در محدوده مناسب نیز یکی از اقدام‌های پیشگیرانه است زیرا نتایج مطالعه‌ها نشان داده‌اند اضافه وزن در طولانی مدت می‌تواند احتمال بروز سرطان‌های پستان، پروستات، کولون و رحم را افزایش دهد.

در ادامه هم ۱۰ عادت غذایی سرطان‌زا را برایتان برشمرده‌ایم تا با ترک آن‌ها، احتمال ابتلا به این بیماری‌ها در شما به حداقل ممکن برسد.

 

۱- زیاده‌روی در مصرف گوشت قرمز و چربی‌های اشباع:

محققان دانشگاه هاروارد به این نتیجه رسیده‌اند، احتمال ابتلای افرادی که هر روز گوشت قرمز می‌خورند، به سرطان روده بزرگ ۳ برابر بیشتر است.

در آقایانی هم که چربی‌های اشباع را بیش از اندازه دریافت می‌کنند، سرطان پروستات نیز بیشتر دیده می‌شود.

 

۲- نوشیدن الکل:

مصرف الکل با ابتلا به انواع سرطان‌ها در خانم‌ها و آقایان مرتبط است. بر اساس نتایج مطالعه‌های متعدد، نوشیدن الکل خطر بروز سرطان دهان، کبد، روده بزرگ و مری را افزایش می‌دهد.

 

۳- زیاده‌روی در مصرف غذاهای شور:

نتایج یک مطالعه که در ژاپن انجام شد، ارتباط بین خوردن غذاهای شور و افزایش ۱۵ درصدی احتمال ابتلا به سرطان را به اثبات رساند.

جالب است بدانید که نمک دریافتی باعث می‌شود باکتری هلیکوباکتر (عامل بروز سرطان معده) در معده به راحتی فعالیت و زمینه بروز سرطان را در این ارگان فراهم کند.

مرکز ملی سرطان کره مطالعه‌ای انجام و ۲ میلیون نفر بررسی شدند. نتایج این مطالعه نشان داد در افرادی که در خوردنغذاهای شور زیاده‌روی می‌کنند، سرطان معده با گستردگی بیشتری شیوع دارد. البته شیوع سرطان معده به دلیل خوردن بیش از حد مواد غذایی شور در میان ژاپنی‌ها و کره‌ای‌ها رتبه اول را دارد.

 

۴- زیاده‌روی در مصرف شکر سفید و قهوه‌ای:

نتایج یک تحقیق ایتالیایی نشان داده است در افرادی که زیاد شکر می‌خورند، احتمال ابتلا به سرطان پانکراس ۷۸ درصد بیشتر است. در این مطالعه محققان سلول‌های سرطانی پانکراس را در معرض قند فروکتوز قرار دادند (نوعی قند که در محصولاتی مانند انواع نوشیدنی‌های شیرین وجود دارد) و مشاهده کردند رشد سلول‌های سرطانی و پیشرفت سرطان در مقایسه با سلول‌هایی که در معرض گلوکز قرار گرفته‌اند، در این حالت بیشتر می‌شود.

 

۵- مصرف غذاهای کهنه و کپک‌زده:

بررسی‌ها نشان داده‌اند خوردن مواد غذایی کپک‌زده نیز به دلیل داشتن سم «آفلاتوکسین» می‌تواند زمینه‌ساز بروز سرطان باشد به خصوص سرطان معده، بنابراین از خوردن مواد غذایی کپک‌زده‌ای مانند سیب‌زمینی، بادام‌زمینی، قارچ و انواع جوانه‌ها خودداری کنید.

 

6- زیاده‌روی در مصرف غذاهای سرخ شده:

نتایج بررسی‌ها نشان داده‌اند مصرف مواد غذایی سرخ شده در دمای بالاتر از ۲۴۸ درجه فارنهایت، مانند سیب‌زمینی سرخ شده و چیپس، ترکیب سرطان‌زایی به نام «آکریلامید» را وارد بدن می‌کند. محققان دریافته‌اند با مصرف یک بسته چیپس، ۵۰۰ برابر بیشتر از حد مجاز اعلام‌شده از سوی سازمان جهانی بهداشت، آکریلامید وارد بدن خواهد شد. اداره بهداشت و غذا و داروی آمریکا نیز اعلام کرده این ترکیب مهم‌ترین عامل بروز سرطان تخمدان و رحم است.

 

7- زیاده‌روی در مصرف فرآورده‌های گوشتی (سوسیس و کالباس) :

این محصولات افزودنی‌هایی به نام نیترات و نیتریت دارند که در بدن به نیتروزآمین تبدیل می‌شود. نتایج بررسی‌ها نشان داده‌اند عادت به خوردن این فراورده‌ها، احتمال ابتلا به سرطان پانکراس را تا ۶۷ درصد افزایش می‌دهد. به علاوه احتمال بروز تومور مغزی در کودک مادرانی که در دوران بارداری از این محصولات استفاده می‌کرده‌اند، به میزان قابل‌ملاحظه‌ای بیشتر خواهد بود.

 

۸- زیاده‌روی در مصرف ماهی‌های پرورشی:

اغلب ماهی‌های پرورشی در مقایسه با ماهی‌های آزاد، دارای دوز بالایی از ترکیبی سرطان‌زا به نام PCB هستند.

 

9- زیاده‌روی در مصرف گوشت‌های کباب شده:

وقتی گوشت قرمز را به مدت طولانی در معرض دمای بالا قرار می‌دهیم و سطح آن می‌سوزد، ترکیب‌های سرطان‌زایی در آن به وجود خواهد آمد. بررسی‌ها نشان داده‌اند بخش‌های قهوه‌ای تیره یا سوخته گوشت، احتمال ابتلا به سرطان روده بزرگ را بالا خواهد برد.

 

10- زیاده‌روی در مصرف مواد غذایی تخمیر شده:

مطالعه‌ای که در کره انجام شد، نشان داد در افرادی که در خوردن شور معروفشان یعنی «کیمچی» زیاده‌روی می‌کنند، ۵۰ درصد احتمال ابتلا به سرطان معده در مقایسه با افرادی که این چاشنی را کمتر می‌خورند، کمتر است.




سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, :: 10:35 ::  نويسنده : یوسف خدابنده







سوژه های داغ وطنی (فقط در ایران)


















سوژه های داغ وطنی (فقط در ایران)

























دو شنبه 5 تير 1391برچسب:, :: 14:12 ::  نويسنده : یوسف خدابنده

 



دو شنبه 5 تير 1391برچسب:, :: 13:2 ::  نويسنده : یوسف خدابنده
ثبت اختراع دستگاه پروژکتور به نام توماس ادیسون نتیجه یک دزدی آشکار بود.

وب سایت «آتلانتیک» با انتشار مقاله ای تاکید  می کند باورهای متعارف در مورد اینکه هر یک اختراعات بزرگ تاریخ محصول تلاش و خلاقیت های یک نفر بوده اند افسانه ای بیش نیست. نه ادیسون به تنهایی لامپ را اختراع کرده و نه گراهام بل یک نفره تلگراف را اختراع کرده است.
 
مارک لملی، پژوهشگر تاریخ علوم در مقاله جدیدی تحت عنوان «افسانه مخترعین یکه تاز» می نویسد که تمام اختراعات مهم در تاریخ معاصر محصول کار مستمر و همزمان دانشمندان و گروه های متفاوتی بوده است که در نتیجه آن به مرور هر یک از این اختراعات تکمیل شده اند.
 
او در این مقاله توضیح می دهد، بر خلاف آنچه که تاکنون ترویج و تدریس شده اکثر اختراعات قرن نوزدهم و بیستم اختراعات انفرادی نبوده و بنابراین در عالم واقعیت آنها را نمی توان به یک نفر نسبت داد و حتی شاید نتوان آنها را اختراع حقیقی نامید.
 
وب سایت «آتلانتیک» سپس فشرده ای از چگونگی به تحقق پیوستن هفت مورد از این اختراعات مشهور را بررسی می کند.
 
تلگراف: داستان مربوط به کشف تلگراف با شام «ساموئل مورس» آغاز می شود. وی به هنگام صحبت در مورد نیروی الکتریسته مغناطیسی با دوستان خود یک باره متوجه شد که اگر علائم الکتریکی می توانند در همان لحظه از طریق سیم سفر کنند، پس می توان اطلاعات را نیز از این طریق مخابره کرد. ولی این فقط یک داستان است.
 
حقیقت این است که افراد زیادی به غیر از «ساموئل مورس» تقریبا همزمان با وی دستگاه تلگراف را اختراع کردند به طوری که دیوانعالی بریتانیا حاضر نشد این اختراع را به اسم یک نفر ثبت کند.
 
تلفن: در مورد تلفن هم مثل تلگراف، این اختراع به یک نفر یعنی «الکساندر گراهام بل» نسبت داده شده است. ولی شاید تنها اختراع «بل» این بود که علائم الکتریکی را به صدا تبدیل کند.
 
اما ساختن دستگاهی که بتواند چنین کاری را بکند یک گام بسیار طبیعی برای تکمیل تلگراف بود و به همین خاطر به طور همزمان تعداد زیادی مشغول کار روی اختراع چنین دستگاهی بودند. مثلا «فیلیپ رایز» در سال ۱۸۶۰ دستگاه مخابره صدا را ساخته بود و یک مخترع دیگر به نام «فردیناند هلمهولتز» دستگاه گیرنده را ساخته بود. نقش «گراهام بل» در حقیقت تقویت میزان گیرندگی این دستگاه بود تا بتواند همه صداها را دریافت کند. ولی او با پیروزی در به ثبت رساندن اختراع در مراجع قضایی و بازار یابی و ساخت این محصول توانست چنین جایگاهی در تاریخ اختراعات پیدا کند.
 
لامپ برق: همواره بر سر نقش توماس ادیسون در این اختراع اختلاف نظر وجود داشته است. ولی همه می دانند لامپ هایی که با نوعی کنش الکتریکی روشن می شوند قبل از ادعای ادیسون وجود داشته اند. به همین خاطر سازندگان قبلی این وسیله، که تعدادشان اندک هم نبود، از ادیسون به خاطر ثبت این اختراع به نام خود شکایت کردند. تنها چیزی که ادیسون به روند تکمیل این اختراع افزود کشف این نکته بود که نوعی از گیاه نی برای انتقال الکتریسته و تولید نور به نسبت مواد دیگری مثل کاغذهای آغشته به کربن، ظرفیت و میزان مقاومت بیشتری دارد.
 
پروژکتور سینما: داستان مربوط به پروژکتور سینما از همه موارد دیگر ساده تر است. اصل ماجرا در این مورد مشخص دزدیدن اختراع دیگران است. فردی به نام «فرانسیس جنکینز» آنچه را که بعدها پروژکتور نام گرفت، یعنی دستگاهی که نوار مجموعه ای از عکس های به هم چسبیده را با سرعت یک بیست و چهارم ثانیه نشان می دهد، اختراع کرد. اما حامی مالی وی این دستگاه را دزدید و آن را به شرکت بزرگی که صاحب سالن های تئاتر و سینما بود فروخت.
 
این شرکت آن را «ادیسون ویتاسکوپ» نامید فقط به این خاطر که در آن زمان اسم ادیسون مشهور بود و می توانست به موفقیت این دستگاه کمک کند. آنچه که بعدها از قبل اختراع این دستگاه به توماس ادیسون نسبت داده می شد در حقیقت نتیجه یک دزدی آشکار بود.
 
اتومبیل: امروزه اکثر اتومبیل ها نام  بنیانگذاران شرکت های تولیدکننده و یا طراحان و سازندگان اولیه آنها را بر خود دارند مثل بنز، پژو یا رنو. اما بسیاری از این شرکت ها قبل از تولید اتومبیل، سازنده دوچرخه بودند. صنعت اتومبیل سازی بهترین نماد و نمونه از تدریجی و گاه همزمان بودن شکل گیری اختراعات است. اولین کسانی که یک خودرو چهار چرخ و دارای موتور محرکه را ساختند «دایملر» و «مایباخ» بودند و چند دهه بعد هم «هنری فورد» روش تولید مدرن و انبوه اتومبیل را تکمیل کرد. خلاصه اینکه وسیله ای مثل اتومبیل بسیار پیچیده تر از آن بود که یک نفر به تنهایی بتواند خود را صاحب این اختراع بداند.
 
هواپیما: همیشه این طور گفته می شود که برادران « رایت» اولین کسانی بودند که توانستند یک ماشین سنگین تر از هوا را به پرواز درآورند. ولی تاریخ نشان داده که مخترعان بزرگ همیشه از آثار بزرگانی که قبل از آنها کار را شروع کرده بودند بهره گرفته اند.
 
در سال ۱۸۹۹ که آنها تحقیق در مورد تاریخ پرواز را شروع کردند اسنادی در مقابل آنها قرار گرفت که سابقه آن به لئوناردو داوینچی می رسید و با «اوتو لیلینتال» ختم می شد. اما آنها توانستند پیچیده ترین مشکل شئی پرنده یعنی حفظ ثبات آن را حل کنند و به این ترتیب اولین هواپیما به پرواز درآمد.
 
تلویزیون: اختراع تلویزیون به نام «فیلو تی . فارنزوورث» مشهور شده ولی این نه یک اختراع بود و نه به وی تعلق داشت. گروه کثیری از دانشمندان در سراسر جهان مشغول کار برای ساخت دستگاهی بودند که در حقیقت یک رادیوی تصویری باشد. یکی از موضوعات اصلی برای تکمیل چنین دستگاهی ساختن دستگاهی بود که با کمک پرتاب الکترون ها بتواند تصاویری را که دریافت می شوند روی یک صفحه منعکس کند.
 
«فارنزوورث» در سال ۱۹۲۷ توانست چنین دستگاهی را تکمیل  کند. ولی برخلاف ادیسون او به فکر بازاریابی و تولید انبوه این وسیله ویا ثبت تلویزیون به نام خود نیافتاد. بنابراین باید گفت که «فارنزوورت» درحقیقت یکی از مخترعان تلویزیون است و نه تنها مخترع آن.
 
وب سایت «آتلانتیک» در پایان این مطلب به نقل از مقاله پژوهشی «مارک لملی» می نویسد که در کنار این موارد اختراعات دیگری بوده که واقعا و تماما محصول تلاش های انفرادی یک مخترع اند.
 
از جمله آنها می توان به کشف پنی سیلین توسط «الکساندر فلمینگ» و یا کشف فیلم توسط «لوئیس داگور» اشاره کرد. ولی در این دو مورد و موارد مشابه دیگری حوادث و گاه حتی اشتباهات این افراد باعث شده است که پژوهش های آنها به ثمر رسیده و کشف و اختراعی را به تنهایی تکمیل کنند.



یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, :: 9:49 ::  نويسنده : یوسف خدابنده

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

Someone has written these beautiful words. Must read and try to understand the deep meaning of it.
 They are like the ten commandments to follow in life all the time.

شخصی این کلمات زیبا را نوشته است. باید آنها را خواند و معنای عمیق آنها را درک کرد.
آنها همچون ده فرمان هستند که باید در زندگی همواره مورد تبعیت قرار بگیرند.

 

1] Prayer is not a "spare wheel" that you pull out when in trouble,
but it is a "steering wheel" that directs the right path throughout.

دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از ان استفاده کنی
بلکه فرمان است که راه به راه درست هدایت می کند.

 

2] Know why a Car's WINDSHIELD is so large & the Rear view Mirror is so small?
Because our PAST is not as important as our FUTURE. So, Look Ahead and Move on.

می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین آنقدر بزرگه ولی آینه عقب آنقدر کوچیکه؟
چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.

 

3] Friendship is like a BOOK. It takes few seconds to burn, but it takes years to write.

دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه.

 

4] All things in life are temporary. If going well, enjoy it, they will not last forever.
If going wrong, don't worry, they can't last long either.

تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت.
اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت.

 

5] Old Friends are Gold! New Friends are Diamond! If you get a Diamond, don't forget the Gold!
Because to hold a Diamond, you always need a Base of Gold!

دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن
چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.

 

6] Often when we lose hope and think this is the end,
GOD smiles from above and says, "Relax, sweetheart, it's just a bend, not the end!

اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این آخر خطه،
خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم، این فقط یک پیچه نه پایان.

 

7] When GOD solves your problems, you have Faith in HIS abilities;
when GOD doesn't solve your problems HE has Faith in your abilities.

وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری.
وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره.

 

8] A blind person asked St. Anthony: "Can there be anything worse than losing eye sight?"
He replied: "Yes, losing your vision!"

شخص نابینایی از سنت آنتونی پرسید: ممکنه چیزی بدتر از از دست دادن بینایی باشه؟
او جواب داد: بله، از دست دادن بصیرت.

 

9] When you pray for others, God listens to you and blesses them,
and sometimes, when you are safe and happy, remember that someone has prayed for you.

وقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و آنها را اجابت می کند
و بعضی وقتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است.

 

10] WORRYING does not take away tomorrow's Trouble, it takes away today's PEACE.

نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را دور می کند.



شنبه 3 تير 1391برچسب:, :: 21:7 ::  نويسنده : یوسف خدابنده

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


آیا چرخ زندگی من خوب می چرخد؟ آرام است یا تند؟ این سئوالی است که هر چند یکبار از خود پرسیده ایم یا شاید سئوالی باشد که از یکدیگر می پرسیم اما شاید سوال مهم تر این است که چه عواملی را باید در جواب دادن به این سئوال مدنظر داشت. این مقاله به چگونگی چرخه زندگی و حرکت آن به سمت جاده آرامش و زندگی شاد می پردازد.

الگوی چرخ زندگی :
الگوی چرخ زندگی به دایره ای که به 8 قسمت مساوی تقسیم شده است اتلاق می شود که که هر یک از این قسمت ها به بررسی یک بعد از زندگی می پردازد. مطابق شکل کار و درآمد مالی، سلامتی، تفریح و سرگرمی، عشق، خانواده، یادگیری و رشد، معنویّت، دوستان و ارتباطات قسمت های مختلف این دایره را تشکیل می دهند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


شما به هر قسمت از زندگی تان پس از بررسی نمره 0 نا 10 را می دهید و سپس خانه های مربوط به آن را متناسب با نمره نقطه گذاری می نمایید، پس از اتصال نقطه ها به هم چرخ زندگی خود را به دست خواهید آورد. مثلاً تصویر زیر چرخ زندگی فردی است که از لحاط مالی و رشد و یادگیری موقعیت مناسبی دارد ولی از نظر خانواده، عشق، تفریح و دیگر موارد شرایط مناسبی ندارد پس خوب نچرخیدن چرخ زندگیش و نداشتن آرامش آن محتمل به نظر می رسد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


برای بررسی هر یک از موارد می توانید از سولات زیر کمک بگیرید :

کار و درآمد مالی
درآمد سالیانه شما چقدر است؟ کجا زندگی می کنید؟ چقدر پول نقد دارید؟ دارایی شما چقدر است؟ اگر بخواهید به سطح مالی زندگی خود نمره دهید از 10 چه نمره ای می دهید؟ آیا از شغل خود راضی هستید؟ درآمد تان خوب است؟ چقدر جای رشد و ترقّی در شغل شما وجود دارد؟ همکاران و مشتریان شما چه کسانی هستند؟

سلامتی
آیا به بیماری مبتلا هستید؟ ورزش می کنید؟ احساس می کنید چقدر زنده می مانید؟ بدنتان را هر چند وقت چک می کنید؟ روزانه غذای خوب و میزان آب مناسب مصرف می کنید؟

خانواده
آیا می توانید به خانواده خود تکیه کنید؟ چند ساعت از روز را با خانواده می گذرانید؟ آیا با آنها خود به تفریح می روید؟ برای در کنار آنها بودن مشتاقید؟ آیا به خانواده خود افتخار می کنید؟

عشق و ازدواج
از ازدواج خود راضی هستید؟ در زندگی مشترک چقدر احساس یکنواختی می کنید؟ آیا ازدواج را به عنوان نقطه درخشان و آرامش بخش در زندگی می دانید؟ آیا کسی را دارید تا به او عشق بورزید؟ آیا کسی عاشق شماست؟

یادگیری و رشد
آیا همیشه در حال یادگیری هستید؟ به طور متوسط در ماه چه تعداد کتاب می خوانید؟ آیا به جای خواندن کتاب زیاد تلویزیون می بینید؟ (تحقیق ها نشان می دهد که مردم به صورت متوسط روزی 6 ساعت تلویزیون می بینند یعنی چیزی حدود یک چهارم عمرشان) آیا در زمینه علم کاری خود به روز هستید؟ آیا در حال یادگیری زبان جدید هستید؟

معنویت
چه قدر حضور خدا را در زندگی خود حس می کنید؟ چقدر به دیگران کمک می کنید ؟ آیا انسان دوستید؟ آیا همدرد دیگرانید؟

دوستان
چه تعداد دوست صمیمی دارید؟ آیا در مواقع غم دوستانی دارید؟ دوستان شما چه کسانی هستند؟ آیا در داشتن دوست تنهایید؟ چقدر از با دوستانتان بودن لذت می برید؟

تفریح و سرگرمی
چه میزان از وقتتان را به عنوان وقت آزاد و سرگرمی اختصاص می دهید؟ تعطیلات را چگونه می گذرانید؟ به کجاها سفر کرده اید؟ برای اینکه سرگرم و شاد باشید چه کارهایی می کنید؟

نکاتی در ارتباط با چرخ زندگی که گفتن آن لازم می باشد:

1.
متناسب بودن قسمت های مختلف چرخ زندگی به اندازه کامل بودن هر قسمت اهمیت دارد، به بیان بهتر تناسب رشد بین قسمت های مختلف زندگی هر فرد باعث زندگی نرمال تر آن می شود.

2. در بررسی هر قسمت می توان به موارد میزان امنیت، رضایتمندی، میزان انرژی دریافتی، موفقّیت و شکست ها و از این قبیل توجه داشت.

3. می توان برنامه ریزی زندگی را (کوتاه مدت یا بلند مدت) بر اساس چرخ زندگی انجام داد.

4. گاهی می توان برای مدتی معّین روی قسمتی خاص از زندگی متمرکز شد. مثلا اگر قرار است برای آزمون خاصی آماده شوید بهتر است برای قسمت یادگیری و رشد وقت بیشتری را بگذارید.

5. میزان سوالاتی که برای یک قسمت از زندگی به کار می رود کاملاً به موقعیت اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و... بستگی دارد مثلا ممکن است برای افراد با درآمد مالی مختلف، نمره 8 معناهای کاملاً متفاوتی داشته باشد یعنی فردی با درآمد 600 هزار تومان این نمره را برای خود قائل شود ولی فرد دیگری با درآمد 6 میلیون تومان به خود نمره ای کمتر از این را بدهد.


اکسیژن ناب آرامش، گوارای وجودتان !



شنبه 3 تير 1391برچسب:, :: 21:6 ::  نويسنده : یوسف خدابنده

 غم قفس به كنار

آنچه عقاب راپير مي كند

پرواز زاغهاي بي سر و پاست
 
 



شنبه 3 تير 1391برچسب:, :: 20:58 ::  نويسنده : یوسف خدابنده